گروه بلک کیز چند هفته ای هست که صدر جدول بیلبورد رو با آهنگ پسری تنها lonely boy به خودش اختصاص داده. اگه اهل موسیقی راک هستید ادامه مطلب رو حتما بخونید.
نام The Black Keys از يک دوست هنرمند گروه در شهر آکرون که مبتلا به اسکيزوفرني بود، گرفته شد. او از لغت "کلید های سیاه" براي توصيف افرادي استفاده مي کرد که حق با آنها نبود. اما انتخاب اين نام دليل ديگري نيز داشت و آن اينکه کليدهاي سياه پيانو زماني که از نت E شروع شوند وزن مينوري توليد مي کنند که اغلب در سبک راک و بلوز استفاده مي شود.
گروه The Black Keys را دن اورباخ Dan Auerbach (خواننده و نوازنده گيتار) و پاتریک کارنی Patrick Carney (نوازنده پرکاشن) در شهر آکرون در ايالت اوهايو تشکيل دادند، اين دو تنها بيست سال داشتند که اولين آلبوم گروه به نام The Big Come Up در سال 2002 منتشر شد. سبک گروه راک-بلوز خالص است و تنها سازهايي که در موسيقي آنها حضور دارند گيتار، پرکاشن و هر از چندي اُرگ است.
Auerbach با وجود سن کمش، صدايي پخته و ظريف با تون بلوز دارد ، آهنگسازي گروه هم "سول" و هم راک است مانند کارهاي جيمي هندريکس و جيمز براون که از تکرار کردن بيش از حد آکوردها خودداري مي کنند. بعد از آلبوم اول، گروه با استوديو Fat Possum قرارداد بست. ضبط آلبوم دوم گروه Thick Freakness با چهارده ساعت کار مداوم در سال 2002 انجام شد. براي آماده كردن بستر ورود آلبوم به بازار جهاني در ماه آوريل 2003، کنسرتهايي در شمال آمريکا برگزار کردند.
به دنبال اين آلبوم، در سال 2004 اثر دیگری به نام Rubber Factory به بازار آمد که يکي از بهترين کارهاي سال معرفي شد. سپس يک دي وي دي از کنسرت گروه در سال 2005 پخش شد. سپس آلبوم هاي Magic Potion و Chulahoma EP در سال 2006 به بازار آمد، 2 سال بعد، به تهيه کنندگی Danger Mouse (از گروه Gnarls Barkley) آلبومی به نام Attack & Release را ساختند، شايعه شده بود که اين آلبوم در اصل قرار بود با همکاري Ike Turner (که در دسامبر سال 2007 درگذشت) ضبط شود
نقد آلبوم Attack & Release
در سال 2002 تشخيص دادن گروههاي دو نفره راک-بلوز از هم کار دشواري بود: White Stripes گروهي مدرن و پانک بودند و نام آلبوم هاي خود را بر طبق جنبش هاي هلند انتخاب مي کردند در حالي که The Black Keys از گروههاي اوليه ای بودند که با آلبوم هاي خام اول خود در سال 2002 با The Big Come Up و سال 2003 با Thickfreakness معرفي شدند.
شش سال بعد، اين دو گروه جايگاه خود را با يکديگر عوض کردند، جک وايت، گروه White stripes را به مسيري خشک و سنتي هدايت کرد درحالي که The Black Keys راه خود را به خوبي تا آلبوم پنجم خود Attack & Release ادامه داد. واضح و آشکار است که آلبوم 2004 گروه که تقريباً مي توان گفت بهترين کار گروه است به نام Rubber Factory نشان دهنده نقطه اوج موسيقي The Black Keys است، از آن زمان تا به حال ديگر آن حالت خشن و پيچيده در اشعار Dan Auerbach و Patrick Carney ديده نمي شد، آلبوم بعدي گروه Chulahoma EP در فضاي جديدي که اين دو ايجاد کرده بودند سير مي كرد.
The Black Keys از آن به بعد در مسيري قرار گرفت که نظر تهيه کننده آلبوم Attack & Release، يعني Danger Mouse بود. Danger Mouse زماني که آلبوم Demon Days گروه Gorillaz را ساخت با گروه هاي راک کار مي کرد و قرار بر اين بود که آلبوم Attack & Release توسط Ike Turner ضبط شود، اما مرگ Ike باعث شد پروژه به يک شاهکار هنري تبديل شود. اين اصل ماجراست، اما زمان حوادث جور در نمي آيد، مرگ Ike Turner در 12 دسامبر 2007 اتفاق افتاد و نسخه پاياني آلبوم Attack & Release در ماه فوريه به بازار آمد، که زمان بسيار کمي براي کامل کردن يک آلبوم به نظر مي رسد. حتي آهنگ هاي آلبوم هم با زمان تکميل آلبوم جور در نمي آيند، همينطور سبك گيج کننده و مصمم گروه که از آلبوم Rubber Factory همراه The Black Keys بود با کار Ike Turner متفاوت است، مسئله سوال برانگيز اين است که آیک ترنر کجاي اين اثر جاي داشته است؟
اما اينكه گيتاريست كاركشته اي چون Marc Ribot در اين پروژه طولاني نقش داشته كاملاً منطقي است، چون كاري حاكي از راك نفس گير، با محتواي ريشه دار است. گرچه كاملاً مثل Elvis Costello و Tom Waits، دو نابغه اي كه Ribot سالها قبل با آنها ساز مي زد نبود. "بلک کیز" اين جايگزيني صدا بر ترانه را تدريجاً عملي كرد طوريكه تزئينات Ribot مزاحم كار نمي شد و سبك تاريك Danger Mouse بر كار توليد فشار نمي آورد، كار پر از جزئيات زيركانه ای بود كه تقريباً حس نمي شد.
Danger Mouse مثل هميشه گروه را به تشديد آنچه در دست دارند تشويق میكرد، در نتيجه Attach & Release عمداً همانقدر رويا گونه و هنرمندانه شد كه گيتار غران اورباخ و درامز رعد آساي کارنی مي تواند باشد. البته نسبت به كارهاي اوليه اورباخ و کارنی كه همواره در اولويت بودند، اين بار نواي گيتار حكم قلم مو را دارد تا خود بوم. اين اصل در مورد آهنگها هم صدق مي كند، يعني ضروري ترين بخشها Psychotic Girl و Remember When شنونده را آنطور كه در كارهاي اوليه گروه ديده مي شد تسخير نميكنند، و در واقع چيز تازه اي هم نمي گويند، چرا كه مقصود چيزي خاص نيست بلكه نمايش تصويري بزرگتر است. همه چيزها مثل موج روي هم مي آيند تا احساسي را خلق كنند: به نوبت عوض مي شوند و هيچكدام نمي مانند، غبار گونه اند اما بي شكل نيستند، درون را پر مي كنند اما تسخير نمي كنند. قطعاً اين نمايانگر اوج كمالات و عمق استعداد The Black Keys است اما گاهي براي آن اجراهایی که گلوي آدم را مي گرفت و ول نمي كرد دلتنگ مي شويم.
آلبوم "برادرها" در بهار 2010 منتشر شد و بلافاصله در لیست پرفروش ترین آلبوم های بیلبورد قرار گرفت. روی جلد این اثر همان طور که ملاحظه می کنید از یک پس زمینه سیاه تشکیل شده که روی آن نوشته شده : این آلبومی است از بلک کیز و نام آن "برادرها" است! به همین سادگی! "برادرها" را دن اورباخ و پاتریک کارنی تهیه کرده و گروه همچنان در حال آزمون تجربه های جدید است. در این جا علاوه بر "ریتم اند بلوز"، راک و بلوز، به نظر می آید داریم به آهنگهای محبوب رادیویی دهه 70 گوش می کنیم. یک آلبوم داغ و متفاوت دیگر از گروهی که با هر کار خود پیشرفت می کند.
دن اورباخ گیتاریست و خواننده و پاتریک کارنی درامر در این پنجمین آلبوم استودیوییشان به اوج پختگی رسیدهاند و این بلوغ در همهی عناصر موسیقیشان بهوضوح قابل درک است. نوای پرجنبوجوش گیتار لید در کنار خط بیس حجیم و کوبههای سنگین و خوشریتم درام و در نهایت اجرای پخته و دلنشین دن اورباک در مقام خواننده، آنچنان تأثیرگذار است که این آلبوم را به بهترین اثر The Black Keys و همچنین یکی از بهترین آلبومهای سال 2010 تبدیل کرده است. ترانهی Tighten up نشاط و انرژی از سر و روش میبارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر